آن کس که غله بکارد، اشه (راستی، حقیقت و روشنی) می‌کارد… برتر و برتر می‌رویاند، او دین مزدا را چندان نیرومند می‌کند که با صد نیایش توان کرد.

اوستا، وندیداد فرگرد سوم، بخش سوم، ش31

در طول تاریخ طولانی مدت بشریت بر روی زمین، ادیان بسیاری شکل گرفته‌اند که هر کدام از آن‌ها حاوی پیام‌های بسیار ارزشمند و بزرگ برای مردمان هم دوره خود و گاها برای تمامی اعصار به جا گذاشته‌اند، فرقی نمی‌کند که اکنون چه دینی داشته باشیم، با هر دین و آیین مطالعه آموزه‌های ادیان دیگر نیز ضروری و مفید خواهد بود. به شخصه با مطالعه ادیان گوناگون شباهت‌های بسیاری را در هر کدام از آن‌ها پیدا کرده که شاید نشان دهنده منشا واحد آن‌ها می‌باشد. در واقع خدا یکی است و راه‌های رسیدن به او بسیار. در این متن به بررسی جامعی درباره لباس و استایل مردمان زرتشتی خواهیم پرداخت، پس با ما همراه باشید.

لباس راه‌راه بانوان زرتشتی
لباس چهل تکه و رنگارنگ بانوان زرتشتی

تاریخ دین زرتشت:

در میان بزرگـرین بنیان‌گزاران ادیان جهان، اطلاعات به جا مانده مربوط به حیات زرتشت یکی از پر رمز و رازترین‌ها بوده است که امکان صحت برخی اطلاعات نظیر زمان تولد و زندگانی او و محل دقیق سکونت وی تا حدودی بر همگان پوشیده مانده است. اما در خصوص زمان زندگانی این پیامبر بزرگ ایرانی (که در بین بیشتر پیروان ادیان دیگر نیز محبوبیت فراوانی دارد) سه زمان در بین اهالی مختلف مطرح شده است که عبارت‌اند از ششصد و سی سال پیش از توبد حضرت مسیح، هزار و دویست سال قبل از میلاد مسیح و شش هزار و دویست سال پیش از تولد حضرت مسیح که هر کدام از این تواریخ بر اساس حدسیات و گاها بر اساس متون تاریخی دیگری مطرح شده‌اند.

دلیل این تناقض و نبود اطلاعات کامل در این خصوص شاید به ماهیت دین زرتشت برگردد که اعتقاد چندانی به ساخت یادبودها و معابد آن چنانی نداشته‌اند در واقع پارسیان زاهد معتقد بودند که محدود کردن خدا و دین او به معابد کاری است اشتباه چرا که (تمامی دنیا معبد خدا است).

بسیاری از اطلاعات به جا مانده از این دین بر اساس متون تاریخی به دست آمده است که البته برخی از آن‌ها ناقص به عصر ما ورود پیدا کرده است. آن چه از اوستا باقی مانده است شامل سه کتاب اصلی به نام‌های گاهان، مجموعه‌ای از یشت‌ها و ندیداد هستند. اوستا خود تا عصر ساسانیان مکتوب نشد(200 تا 650 پیش از میلاد مسیح) و قبل از آن نسل‌هایی از کاهنان ایران این متون را سینه به سینه به نسل‌های بعدی منتقل می‌کردند.

معبدگاه زرتشتی در شهر یزد
معبد زیبای زرتشتی در شهر یزد ایران

در خصوص محل تولد زرتشت نیز دو دیدگاه وجود دارد که یکی مربوط به شمال شرقی ایران زمین و دیگری مربوط به شمال غربی ایران می‌باشد.

دین زرتشت در بسیاری از موارد شبیه به ادیان دیگر بزرگ الهی مانند اسلام، دین یهود و مسیحیت است که در واقع دینی است بر اساس توحید به خالق یکتا و بی همتا، زرتشتیان معتقد هستند که در پایان زمان منجی (سوشیانت) بشر را در آخرین نبرد علیه شر راهبری خواهد کرد، پس از آن قضاوت درباره هر فرد با توجه به اندیشه و گفتار و کردارش انجام خواهد شد. رودی از فلز مذاب آخرین نشانه‌های پلیدی را از میان خواهد برد، و نیکی‌ها را بیآنکه آسیبی ببینند برای ابد در پردیس جهان بی‌نقص جای خواهد داد.

پوشاک و لباس زرتشتیان:

دین زرتشت و زرتشتیان در طول تاریخ حیات خود که گستره زمانی بسیار زیادی را در برمی‌گیرد فراز و نشیب‌های فراوانی را تجربه کرده‌اند و همین فراز و فرود‌ها و همچنین طول عمر بالای این دین باعث ایجاد تنوع‌های تاریخی و ظاهری در نوع پوشش افراد زرتشتی شده است.

در واقع همه ادیان جهان، به دلیل طول عمر بالای خود در تاریخ بشر، با گذر زمان پوشش‌ها و پوشاک‌های متنوعی را در بین پیروان خود پدید آورده‌اند که البته تابع قوانین خاص آن ادیان می‌شده است، به طور واضح‌تر بیشتر ادیان، اصول خاص خود را درباره شیوه پوشش خانم‌ها و آقایان بیان کرده و پس از آن بر طبق آن آموزه‌ها، استایل‌های رایجی شکل می‌گرفت که گاها با حفظ اصول آن آموزه‌ها، در فرهنگ‌های مختلف گاها دچار تنوع ظاهری می‌شد. ب عنوان مثال در دین اسلام با حفظ اصول پوشش توصیه شده، در کشورهای مختلف استایل‌های مختلفی بر همان اساس شکل گرفته است که در کلیت، پوشش اسلامی تعریف می‌شود اما با ظواهر متفاوت در کشورهای گوناگون.

بر همین اساس پوشاک زرتشتیان نیز تنوع گسترده‌ای را در طول زمان تجربه کرده است اما یک سری اصول و قواعد وجود دارند که می‌توان با آن پوشش افراد زرتشتی را متمایز تعریف کرد که در ادامه متن به آن اشاره خواهیم کرد.

پس از ورود اسلام به ایران، تعدادی از حاکمان ستمگر که خود را نماینده‌ای از دین اسلام به مردم معرفی می‌کردند بر خلاف آموزه‌های پاک و زیبای دین اسلام، سختگیری‌ها و ظلم بسیاری را در خصوص زرتشتیان اعمال کردند که از جمله از این سختگیری‌ها به نوع پوشش مردان و زنان زرتشتی نیز سرایت کرد، در آن زمان مردان زرتشتی مجبور شدند که نیم تنه‌ بپوشند و دستارهای خردلی زشتی را به آن‌ها تحمیل کردند.

در واقع حاکمان جبار آن زمان به آن‌ها اجازه نمی‌دادند بر طبق گذشته عبای آویخته یا جبه پارسی بر تن کنند و آن‌ها تنها می‌توانستند از رنگ‌های زرد چرک که از پنبه تولیدی اطراف یزد تهیه می‌شد در لباس‌های خود استفاده کنند.

قوانین سختگیرانه آن دوران تنها به این مورد ختم نشد و زرتشتیان مجاز به خرید متری پارچه نبودند و تنها می‌توانستند ته طاقه‌های موجود پارچه را سفارش دهند و خریداری کنند. از این رو بسیاری از لباس‌های خانم زرتشتی به صورت چهل تکه‌های سوزن دوزی بسیار زیبایی پدیدار شدند، در واقع در آن دوران سختگیری‌های پوشش لباس برای مردان زرتشتی بیشتر از خانم‌های زرتشتی بود و دختران و زنان زرتشتی انتخاب گسترده‌تری را  برای پوشش خود در اختیار داشتند.

پیراهن‌هایی که خانم‌های زرتشتی در آن دوران به تن می‌کردند در واقع بسیار رنگارنگ و شاداب و به صورت نوارهای عمودی از بالا به پایین دوخته می‌شد که این پیراهن‌ها بر روی شلوارهایی گشاد می‌افتاد و آن شلوارها نیز در قسمت مچ پا جمع می‌شدند. در عکس زیر می‌توانید نمونه‌ای از پوشش زنان زرتشتی را مشاهده فرمایید.

لباس و پوشش زن زرتشتی
لباس زن زرتشتی

پوشاک مبلغان دینی زرتشت:

مبلغان دین زرتشت که به موبدان زرتشتی شناخته می‌شوند، لباس‌های سپید رنگی را بر تن می‌کنند و در هنگام انجام مراسمات مذهبی خود معمولا برای آنکه نفس دهانشان به صورت نمادین، آتش را که نماد پاکی است آلوده نکند  از تکه پارچه سفید رنگی که پنام نام دارد به صورت ماسک استفاده می‌کنند. در برخی از کتب و دست نوشته‌های تاریخی موبدان زرتشتی به سفید جامگان نیز مشهور شده‌اند که علت آن را به سفیدی رنگ لباس و پوشش موبدان زرتشتی می‌توان نسبت داد.

موبد زرتشتی
لباس موبد زرتشتی همراه با روبند سفید

پوشاک مردم زرتشتی:

همان طور که اشاره شد لباس زرتشتیان مراحل و تنوع‌های بسیاری را در گذر تاریخ تجربه کرده است اما به اختصار می‌توان پوشاک مردمان زرتشتی را به صورت زیر تعریف کرد:

کودکان و نوجوانان زرتشتی از همان ابتدای زندگی بر اساس آیین‌های دین خود، کمربندی به نام کستی بسته و لباس سپیدی که سدره نام دارد بر تن می‌کنند. کمربند زرتشتیان از هفتاد و دو نخ تشکیل شده است که نمادی است از هفتاد و دو فصل یسنای اوستا و سدره از جنس پارچه کتان یا پنبه و در نه تکه دوخته می‌شود. لباس سدره معمولا آستین کوتاه و گشادتر از فرد دوخته می‌شود که در جلوی آن از بالا تا سینه چاک‌دار است و در انتهای چاک و بر روی سینه، معمولا کیسه‌ای کوچک به نام کرفه قرار داده می‌شود که معنای آن یعنی کرفه، همان پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک است.

همان طور که اشاره شد معمولا بر روی سدره کستی، یا همان کمربند سفیدی بسته می‌شود که این کمربند در هنگام انجام فرایض دینی، باز و بسته می‌شود که به این عمل کستی نو کردن می‌گویند.

در خصوص لباس بانوان زرتشتی همان طور که اشاره شد، رنگ‌های شاداب و رنگارنگ یکی از نشانه‌های بارز آن به حساب می‌آید. اکسسوری‌های مورد استفاده خانم‌های زرتشتی مثل کلاه، به صورت کلاهی کوچک و سه گوش، طوری بر سر گذاشته می‌شود که به وسیله قیطان، دو گوشه از سه گوش آن در پشت سر به هم بسته می‌شود و جلوی کلاه معمولا با یراق و یا گلابتون تزئین می‌شود.

از دیگر اکسسوری‌های زنان زرتشتی می‌توان به روسری (مکنو) اشاره داشت که اغلب مستطیلی و به رنگ سبز می‌باشد و آن را بر روی کلاه به سر می‌کنند و مکنو روی سینه را تماما می‌پوشاند. در فصول سرد سال مانند زمستان نیز معمولا چارقدی بر روی تمامی این لباس‌ها بسته می‌شود.

جمع بندی:

در این متن سعی کردیم نگاه کاملا جامعی به نوع پوشش و استایل زنان و مردان زرتشتی انداخته و آن را بررسی کنیم، قطعا گستره تاریخی این دین، که هزاران سال را در بر گرفته است و در نواحی مختلف ایران و حتی بسیاری دیگر از کشورها نفوذ داشته باعث شده است که استایل‌ها و تنوع بسیار زیاد بیشتری را در بر داشته باشد و تنها نمی‌توان به این متن و یا متون مشابه دیگر استناد کرد، چراکه تمام تاریخ یک فرهنگ و آیین را در متنی مختصر نمی‌توان به طور کامل شرح داد. اما در نهایت سعی ما بر این بود که با اشارات مختصر، حق مطلب را ادا کرده و بتوانیم در کنار هم با فرهنگ‌های کشور عزیزمان ایران بیشتر آشنا شویم.

صمیمانه خوشحال می‌شویم که دیدگاه خود را درباره متن بالا با ما و همراهان مگ مد لایف در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید.

به قلم پوریا نجفی شیوا

منابع : کتاب منسوجات ایرانی نوشته جنیفر وردن و پاتریشیا ل. بیکر – کتاب آنگاه که زرتشت سخن گفت نوشته مری ستگاست و…